يكشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۴۴ ب.ظ
ملاقاتی با سرباز برجک دیدبانی
هوا سرد بود و سرباز حوصله نداشت از دکل پایین بیاید. مگسک تفنگ را تنظیم کرد و لحظه ای نفس در سینه اش حبس شد. در حال کشیدن ماشه، تلفن برجک زنگ زد و تیرش خطا رفت.
پشت خط یکی گفت:
پشت خط یکی گفت:
ـ جک خواهرت از مینه سوتا آمده بود تو را ببیند. همان که می گفتی عکاس روزنامه است. فرستادمش سر پستت تا غافلگیر شوی!
منبع www.pandamoz.com
۹۳/۱۱/۲۶